موضوع: "خاطراتی ازشهید"

دانی چراجبین علی راشکافتند؟

نوشته شده توسطعصمت محمدی احمدابادی 29ام خرداد, 1396

آسمان گریست وقتی که جهل فرق عدالت را شکافت جهل مردمانی دنیای کوچکشان تاب بزرگی علی (ع)را نداشت معیار کفر وایمانراتکفیر نمودند وحکم قرآن خودساخته شان رابر قرآن ناطق جاری ساختند.

دیگرامشب گدای مسکین درخانه علی را نزن شه ملک لافتی امشب به آرزوی دیرینه اش رسید .آرزویی که در لیله المبیت چشم اننتظارش بود آرزویی که دربدرواحدوخیبرواحزاب دردل داشت .شهادتی که حسن ختام پاکبازان حقیقت است.

بخشی ازوصیت نامه امیرالمومنین علی علیه السلام :امام (ع)پس از حمد خدا فرمود:فرزندم حسن !تووهمه فرزندان واهل بیتم وهر کس را که این نوشته من به اورسد را به امور ذیل توصیه وسفارش می کنم :تقوای الهی راهرگز ازیاد نبرید کوشش کنید تادم مرگ بردین خداباقی بمانید همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید وبرمبنای ایمان وخداشناسی متفق ومتحدباشیدواز تفرقه بپرهیزید پیغمبرفرمود:اصلاح میان مردم ازنمازوروزه دائم افضل است وچیزی که دین را محومی کند فسادواختلاف است .

خاطراتی از مداحی از شهید ابراهیم هادی

نوشته شده توسطعصمت محمدی احمدابادی 31ام اردیبهشت, 1396

شب تاسوعا بوددر مسجد ،عزاداری باشکوهی برگزار شد . ابراهیم درابتدا خیلی خوب سینه می زد . اما بعد، دیگر اورا ندیدم !درتاریکی مجلس ،در گوشه ای ایستاده و آرام سینه می زد . 

سینه زنی بچه ها خیلی طولانی شد . ساعت دوازده شب بود که مجلس به پایان رسید . 

موقع شام همه دور ابراهیم حلقه زدند .گفتم : عجب عزاداری با حالی بود ، بچه ها خیلی خوب سینه زدند . 

ابراهیم نگاه معنی داری به من وبچه هاکرد وگفت :عشقتان رابرای خودتان نگه دارید !

وقتی چهره های متعجب مارادید ادامه داد :این مردم آمده اند تادر مجلس قمربنی هاشم علیه السلام خودشان رابرای یکسال بیمه کنند.

وقتی عزاداری شما طولانی می شود ، اینها خسته می شوند .شما بعداز مقداری عزاداری شام مردم را بدهید .

بعد هر چقدر می خواهید سینه بزنید وعشقبازی کنید ،نگذارید مردم در مجلس اهل بیت احساس خستگی کنند.