« نامه ای از یک دوستزندگی یعنی چه؟ »

20 گفتار از حاج اسماعیل دولابی(رض)

نوشته شده توسطعصمت محمدی احمدابادی 16ام اسفند, 1390

1. دل هاي مؤمنین که به هم وصل می شود، آب کُر است . وقتی به علی علیه السلام متصل شد، به دریا وصل شده است. شخصِ تنها آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود، بلکه متنجس را هم پاك می کند.


 

2. خوشگل یعنی کسی که گلِ و طینتش پاك و خوب است. خوشگل آن قدر مشغول جمال خودش است که وقت ندارد از عیب دیگران صحبت و از آنها غیبت کند.


 

3. مؤمنی که علم و حلم و رضا داشته باشد، کارش به انتها رسیده است.


 

4. خلاصه و لب اخلاق در دو کلمه است؛ مرنج و مرنجان.


 

5. مرضی را که داریم، اگر براي غیر اهلش تعریف کردیم، دوایش دیرتر پیدا می شود. اسرار خدا را نباید فاش کرد. شکایت از خدا نزد خدا عین ایمان است، نزد مؤمن نیز عیبی ندارد، ولی شکایت از مردم به مردم عین کفر است.



 

6. وجود حضرت سلمان کافی است براي اینکه حجت بر ما تمام شود که می توانیم جزء اهل البیت علیهم السلام شویم. اگر راه را بر خود بستیم و گفتیم آنها کجا و ما کجا، خودمان، خودمان را محروم کرده ایم.-سلمان منا اهل البیت-


 

7. خدا ما را از دعاهایی که براي ما ضرر دارد، غافل می کند. در نتیجه چند بار که خواستیم و عملی نشد، اصل خواسته را فراموش می کنیم.


 

8. هر کس خودش باید کار خودش را بکند. خودت باید خودت را ببخشی. خودت باید بر سر خودت دست بکشی. محبت، انسان را خودکار می کند. محبت رنگ خدایی به انسان می زند و وقتی انسان دید که این دستش مال خداست و خواست که خدا بر سرش دست بکشد، خودش بر سر خودش دست می کشد.



 

9. خوب یا بد، هر چه هستی، صادقانه خودت را به خدا عرضه کن و بگو خدایا هر چه هستم، مال شما هستم.


 

10. در دعاهایمان هر چه را که براي ما نافع نیست، خدا می گوید باشد براي فردا و هر چه را که نافع است، بلافاصله می دهد. خدا زینت و زیور دنیا را براي مؤمنین خیلی دوست ندارد، ولی آخرت را زود به آنها می دهد. کسی که آخرت را دارد، چه سیر باشد و چه گرسنه، بهره ي دنیا را هم می برد. خدا هر چه را خیر محض است، عطا می کند. هر وقت غنا براي مؤمن نافع باشد، غنا می دهد و هر وقت فقر براي او خیر باشد، فقر می دهد. لذا کسانی که به این حقیقت پی برده اند، هر چه او می کند، هیچ نمی گویند. ان شاء الله ما هم هر وقت خدا کم و زیاد کرد، با خدا دعوا نکنیم.


 

11. وقتی حاجاتت را به تأخیر می اندازد، دارد چیزي بزرگ تر به تو می دهد، منتها تو حواست به خواسته ي خودت است و آن را نمی بینی. تو نان می خواستی، او جان می داد، تو هم می گفتی جان را می خواهم چه کار، من نان می خواهم.



12. امام حسین علیه السلام در مورد علّت رفتنشان به کربلا به هر کس مطابق عقلش چیزي فرمود، ولی علّت اصلی اش معلوم نشد؛ امام حسین علیه السلام به خداوند گفت من می خواهم قربان شما بشوم.


 

13. انسان وقتی نمی داند حول و قوه ي الهی در وجود خودش می باشد، به آسمان و زمین می زند و از این و آن کمک می خواهد؛ ولی وقتی دید در وجود خودش است، خودکار می شود.


 

14. در واقع زمان و مکانی وجود ندارد. اگر توجهمان به زمان و مکان نباشد، زمان و مکانی نیست. جایی که خدا هست و ایمان هست، نه مکانی هست و نه زما نی. مگر ندیدي که فرمود؟ « همه ي زمین ها کربلا و همه ي روزها عاشوراست » اینکه نفرمود همه امام حسینید، همه یتیمید، همه اسیرید، همه مظلومید، هر روز خیمه ها را آتش می زنند و… به این خاطر بود که خودتان تفقّه کنید و آن را بیابید و درك کنید.


 

15. هنرمند هنر خودش را دوست دارد، هنر که نمی تواند هنرمند را دوست بدارد. هنر فقط می تواند هنرمند را نشان بدهد. خدا مخلوقش را دوست دارد، مخلوق قادر نیست خدا را دوست بدارد. خلق محبوب خدا هستند و خالقشان را نشان می دهند.


 

16. معارف الهی آب است. باید کاري کنید که مثل چاه آرتزین از درون خودتان آب بجوشد. گرفتن معارف از دیگران با شنیدن و خواندن، مثل ریختن آب در چاه است که بعد از اند ك مدتی آب آن بو می گیرد و متعفن می شود. باید کمی وقت صرف کرد و با مطالعه کردن، در درون خود حفّاري کرد تا به آب رسید. مقصود از مطالعه، تفکّر است نه کتاب خواندن. البته هنگام کندن چاه وقتی به زمین سخت برسند، مقداري آب می ریزند تا زمین نرم و قابل کندن شود . در این حد، استفاده از کلام و نوشته هاي دیگران مفید است. وقتی از درون خودت آب جاري شد، شکر کن و از آن آب بکش و خودت بخور و به دیگران هم بده.


 

17. اگر از آخرت صحبت کنیم، کوچکش کرده ایم و اگر از دنیا سخن بگوییم، بزرگش کرده ایم. ما موظّف به آخرت هستیم.


 

18. اصلاح امور دنیایمان را خود خدا عهده دار شده است. ولی مردم دنیا به عکس عمل می کنند؛ بار سنگین دنیا را به دوش خود می کشند و آخرتشان را که باید خودشان براي آن تلاش کنند، به خدا وا می گذارند


 

19. امیدوارم خداوند آن قدر دنیا را در نظرمان کوچک کند که اصلاً توجهمان به آن نباشد و وقتی می آید و می رود، اصلاً متوجه نشویم. توجه به دنیا غم آور است.


 

20. دنیا را فقط یک بار نگاه کن؛ نظره ي اولی بلااشکال است و آخرت را چند بار، و صاحبخانه را همیشه!


آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) [عضو] 

سلام خسته نباشید -ممنون ا زمطالب خوبتون

1390/12/17 @ 12:02
نظر از: معینه [عضو] 
5 stars

سلام
فوق العاده زیبا بود .حتما منبع رو ذکر کنید تا تهیه کنیم و استفاده کنیم .
یه بار خوندنش کمه باید حکش کنیم در وجودمون .ممنون .التماس دعا
فاطمه سادات عزیز، شرمنده این مطلب رو یکی از دوستانم برام ایمیل زده بود، فکر می کنم از کتاب طوبی محبت باشه ولی آدرس دقیقش که پرسیدم حتما بهتون پیام میدم.مانا باش و برقرار
یا علی

1390/12/16 @ 17:50


فرم در حال بارگذاری ...