موضوع: "اخبار"

برگزاری جلسه پیشگیری و مبارزه با مواد مخدر

نوشته شده توسطعصمت محمدی احمدابادی 4ام اسفند, 1390

در روز دوشنبه مورخ1/12/1390 جلسه ای با حضور کارشناس شورای پیشگیری و مبارزه با مواد مخدر آقای دادرس در جمع کلیه طلاب برگزار گردیدکه طی این جلسه کارشناس محترم به بیان پیامدهای اعتیاد پرداختند.

ایشان پس از معرفی انواع مواد مخدر و بیان آثار و پیامدهای سوء آن در روح و جسم انسان و اجتماع خاطر نشان کردند با توجه به اینکه مصرف اینگونه مواد انسان را به سمت و سوق می دهد که تمام ارزشهای دینی خود را زیر پا نهاده و نسبت به انجام عبادات دینی و مسئولیت های اجتماعی بی اهمیت  می شود و به گونه ای سقوط می کند که به فرموده قرآن کالانعام بل هم أضل خواهد شد لذا طلاب مبلغ بایددر کنار بیان معارف دینی و احکام، مردم را نسبت به این امر و آسیب های اجتماعی آن آگاه نموده و راههای پیشگیری و مبارزه با آن را به خانواده ها بیاموزند.مراسم با اقامه نماز جماعت توسط امام جمعه محترمحجت الاسلام و المسلمین جناب آقای صابری به  پایان رسید. 

عاشورائیان خردسال و خردسالان عاشورایی

نوشته شده توسطعصمت محمدی احمدابادی 19ام آذر, 1390



السلام علیک یا باب الحوائج علی اصغر

السلام على عبد الله بن ‏الحسین، الطفل الرضیع، المرمى الصریع، المشحط دما، المصعد دمه فى السماء، المذبوح‏ بالسهم فى حجر ابیه، لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الاسدى                          

به همت مدیریت ومعاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زهرا (س)احمدآباد،به یادخردسال اباعبدالله(ع) درصحرای کربلا ویژه برنامه ای تحت عنوان عاشورائیان خردسال وخردسالان عاشورایی مورخ 11/9/90برگزار شدکه  500خردسال به همراه مادرانشان دراین مراسم شرکت کردند.

لازم به ذکراست که این مراسم باحضور امام جمعه محترم شهرحجه الاسلام والمسلمین آقای صابری وحضرت حجه الاسلام والمسلمین آقای رحمانی سبزواری برگزارشدودرپایان  مداح اهل بیت (ع) آقای کبیری حضار رابه فیض کامل رسانیدند.

ضمنا درحاشیه این مراسم حضار ازنمایشگاه پوستر یاران حسین(ع)دیدن نمودند.

سخنی با امام حسین (ع)

نوشته شده توسطعصمت محمدی احمدابادی 14ام آذر, 1390

 

«حسین ! اى پرچم خونین حق بر دوش،

حسین ! اى انقلابى مرد

حسین ! اى رایت آزادگى در دست،

در آن صحراى سرخ و روز آتشگون‏

قیام قامتت در خون نشست، اما

پیام نهضتت برخاست‏

از آن طوفان «طف» در روز عاشورا، ‏

به دشت «نینوا» ناى حقیقت از «نوا» افتاد

ولى …‏

مرغ شباهنگ حقیقت ، از نواى ناله «حق ، حق » نمى‏افتد».‏

سلام بر تو ، اى حسین !‏

سلام بر خط شفقگون كربلا، كه خون تو را، اى خون خدا - همواره بر چهره افق مى‏پاشد و غروب هنگام، ‏سرخى آسمان مغرب را به شهادت مى‏گیرد ، تا آن جنایت هولناك را هر چه آشكارتر بنمایاند و چشم تاریخ را بر ‏این صحنه همیشه خونین بدو زد و گوش زمان را از آن فریادها تندر گونه آن عاشوراى دوران ساز، پر كند.‏

اى حسین … اى عارف مسلّح !‏

كربلاى تو، عشق را معنى كر دو انقلاب تو اسلام را زنده ساخت و شهادت تو، حضور همیشگى در همه زمان‏ها ‏و زمین‏ها بود.‏

اى حسین … اى شراره ایمان !‏

اى حسین … اى در سكوت سرخ ستم، شهر آشوب!‏

در بهت خاموشى و ترس، تلخابه فریاد را در حلقوم شب ریختى و با نامردان تبهكار ، مردانه در آویختى.‏

عاشوراى تو، انفجارى از نور و تابشى از حق بود كه بر «طور» اندیشه‏ها تجلى كرد و «موسى خواهان» گرفتار ‏در «تپه» ظلمت ظلم را از سرگردانى نجات بخشید.‏

چه مى‏گویم؟ … تو تاریخ را به حركت آوردى و زبان زمان را به سرودن حماسه‏هاى زیباى ایثار و جهاد و شهادت ‏گشودى . لحظه لحظه تاریخ را عاشورا ساختى و جاى جاى سرزمین‏ها را كربلا…‏

خفته بودیم و بى خبر … اما تو، این «مصباح هدایت» و اى «كشتى نجات» گام خسته ما را به تلاش كشاندى و ‏افسردگى یأسمان را به شور امید مبدل ساختى و از سكوت و درنگ و وحشت ، به فریاد و هجوم و شجاعتمان ‏رساندى و پاى كوفته و پر آبله ما را، تا بام آگاهى و تا برج بیدارى فرا بردى. ‏

‏«اى حسین » …‏

تو كلاس فشرده تاریخى .‏

كربلاى تو، مصاف نیست‏

منظومه بزرگ هستى است ، ‏

طواف است.‏

پایان سخن ‏

پایان من است ‏

تو انتهاى ندارى …

  ::

آداب عزاداری

نوشته شده توسطعصمت محمدی احمدابادی 13ام آذر, 1390

سه چیز باید در این مجالس وجود داشته باشد: اول این است که این مجالس باید محبت اهل بیت (ع) را زیاد کند… دومین نکته این است که باید در این مجالس نسبت به اصل حادثه عاشورا یک معرفت روشن تر و واضح تری برای مردم به وجود بیاید… سومین چیزی که در این مجالس لازم است این است که معرفت دینی و ایمان دینی مردم را افزایش بدهد.

                                                                                                                                 (مقام معظم رهبری،17/3/73)

شما باید روضه راست بشنوید… اشکی که از راه قصابی کردن از چشم بیرون می آید اگر یک دریا هم باشد، ارزش ندارد.

                                                                                                               (شهید مطهری«ره»،حماسه حسینی،ج1،ص65)

تعزیه داری شرایطی دارد . اگر آن شرایط را عمل کردید، تعزیه داری، کردید؛اگر آن شرایط را عمل نکردید،گاهی نه تنها تعزیه داری نکردید، بلکه خطا هم کردید:اولین شرط ،محتوا داشتن است.ما که نمی خواهیم فقط با یک احساس عاطفی گریه کنیم… دومین شرط این است که محتوا ی گمراه کننده نداشته باشد. بعضی از حرف ها ، بعضی از شعرها ، بعضی از اظهارات واقعا گمراه کننده است… شرط دیگر این است که عزاداری باید آمیخته به حرام نباشد. بعضی اوقات از بعضی وسایل حرام استفاده می شود.

                                                                                                                                     (مقام معظم رهبری،20/7/63)

توصیه من به عزادارن این است که موجبات ناراحتی مردم را فراهم نکنند… حسین بن علی(ع) مظهر حرکت برای خدا بود،مظهر تقوا بود و باید آنچه را که شما انجام می دهید مظهر تقوا باشد.

                                                                                                                                   (مقام معظم رهبری،20/7/63)

بعضی از نمایش ها ی غلط، مسخره بازی، سرگرمی،لهو و لعب به نام عاشورا و مصیبت ، عزاداری نیست. بعضی از چشم و هم چشمی های غلط؛فلان دسته علامتش سیزده تیغ دارد،این دسته دیگر علامتش باید پانزده تیغ داشته باشد.بعد آن یکی دیگر می آید می گذارد روی دست این،علامتش می شود هفده تیغ، همین طور برو بیست و چند تیغ، که خدا می داندچه کسی می خواهد بردارد این علامت را،و چرا این همه پول خرج بشود!واقعا یک کار جاهلانه است.

                                                                                                                              (مقام معظم رهبری،20/7/63)

والله و بالله ما در این قضیه{فلسطین} مسئولیم. به خدا قسم مسئولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. والله قضیه ای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است. اگر می خواهیم به خودمان ارزش بدهیم،باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش می گفت برایم عزاداری کنید، می گفت چه شعاری بدهید؟… اگر حسین بن علی بود می گفت: اگر می خواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی ، شعار امروز تو باید فلسطین باشد،شمر امروز موشه دایان است . شمر هزار و سیصدسال پیش مرد،شمر امروز را بشناس…

                                                                                             (شهید مطهری«ره»،حماسه حسینی،ج1،ص291)

امسال از عاشورا تا اربعین دعای فرج را بخوانید

نوشته شده توسطعصمت محمدی احمدابادی 12ام آذر, 1390

 

 

 

 

آیت الله وحید خراسانی از مراجع عظام تقلید قم در توصیه‌ای به مبلغان محرم گفت: امسال از عاشورا تا اربعین دعای فرج را بخوانید، صاحب عزا اوست.

متن کامل توصیه های آیت الله وحید خراسانی به این شرح است.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین و اللعن علی اعدائهم الی یوم الدین

 

پیشآمد عاشوراست. عاشورا را نه کسی شناخته و نه هم خواهد شناخت.

مرحوم آخوند وقتی از دنیا رفت، آن مردی که در دقت نظر، حاشیه رسایلش آیتی است و در حاشیه مکاسبش در هر سطری اهل فقه می دانند چقدر هنر کرده، با این قدرت فکری وقتی او را مشاهده کردند اهلش، گفت: ما تا در دنیا بودیم نفهمیدیم سید الشهدا کیست، وقتی آمدیم به اینجا فهمیدیم او کیست. هنوز باز زود است. آخوند در حیات برزخی دیده او را. آن وقتی شناخته می شود كه در حیات اخروی بشر قدم بگذارد، بعد بفهمد او كیست و او چه كرد. كاری كه او كرد كاری است كه امام حسن بن علی متن كلامش این است: لا یوم كیومك، روزی مثل روز تو نیست. روز جمیع انبیا، روز جمیع اوصیا، روز جمیع اولیا، همه را دید، بعد فرمود: لا یوم كیومك. او چه كرد؟ به بشریت فهماند: اغلی و اعلی از گوهر حیات انسان گوهری نیست و این گوهر به هر ثمنی سودا بشود، خسران است و حسرت؛ فقط آن كس از حسرت رسته كه این اغلی الجواهر را معامله نكند الا به یك ثمن و آن ثمن خداست. بذل مهجته فیك[2]بشناسید صاحب این ایام را و به مردم بشناسانید. چه كسی است كه تأثر برای او به قدر بال مگسی اگر چشم تر بشود، تمام گناهان همه آمرزیده می‌شود؟ كشف انّی می‌كند كه كار چه كاری بوده بعد رسید به کجا؟ به جایی که حجت خدا فرمود: مداومت کنید بر سوره‌ی فجر؛ “وَالْفَجْرِ ، وَلَیَالٍ عَشْرٍ” [3] . آن شبهای دهگانه چیست، آن شفع چیست، آن وتر چیست، آن فجر کدامست، آن کسی که فرمود: مداومت کنید بر سوره فجر، او دانست كه این سوره از كجا شروع می‌شود، به كجا ختم می‌شود. شروع از فجر است: وَالْفَجْرِ ، ختام: “یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ، ارْجِعِی…  ارْجِعِی إِلَى رَبِّكِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً“[4]. دیگر كلّ البیان، هر بیانی گنگ است، هر قلمی می‌شكند. ارْجِعِی إِلَى رَبِّكِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً. فروخت خودش را به خدا.

 

ماه ماه خداست. ایام ایام خداست. نص قرآن این است: “وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ” . در این ایام كسانی كه اغتنام فرصت كنند و این وقت را غنیمت بشمرند… ایام عاشورا بهاری است كه دل‌ها زنده می‌شود. بالاترین بهره از فقاهت این است. كسانی كه فهمیده‌اند، به فقه دین رسیده‌اند، از این ایام حد اكثر استفاده را بكنند. این عمر را صرف خدا كنند؛ اگر بهتر، بالاتر از این بود، خدا می‌فرمود.“وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ” . دعوت كنید مردم را به خدا. به مردم بفهمانید: چه بودند، چه شدند، چه خواهند شد.“فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ” [5]. اول خودتان بنگرید بعد به مردم تذكر بدهید؛ “فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ ، خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ ، یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ[6]". كیست كه أَنْشَأَكُمْ … “وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ” [7] تا جایی كه فرمود: “ثمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ” [8].

داد آنچه را داد اما ما جز خسارت هیچ نبردیم، چون این زندگی صرف شد در غیر او. حالا از خواب بیدار شو، راه بسیار دشوار است، برگشتنی نیست. دار عمل تمام شد روزگار جزا رسید، هیچ نیست، فقط مددی لازم است.

 

 

 

هم خودتان، هم به مردم توصیه كنید: شروع كنید از اول قرآن، حداقل هر روز یك جزء قرآن بخوانید. با كلام الله روح را منور كنید: نوروا بیوتكم بتلاوة القرآن.[9] “قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِینٌ” [10].این خانه‌ی دل تاریك را به این چراغ روشن كنید، ولی از آن حدیث صحیح غفلت نكنید: آن قرآن را به امام زمان هدیه كنید تا این هدیه موجب لطف او بشود و عنایت او. مگر به كیمیای نظر او مس وجود من و تو منقلب بشود و الا اگر آن اكسیر به این آهن نخورد قلوبهم كالحجارة بل هی اشد قسوة. این راه اول است.

در مجالس، در محافل احیاء كنید امر آل محمد را. فضیل بن یسار از اعیان اصحاب است. بیان ائمه با فقها از روات، خیلی قابل دقت و نظر است. متن كلام این است… برنامه‌ی همه مجالس عاشورا را این حدیث قرار بدهید. متن كلام امام خصوصیتی دارد:

یا فضیل: تجلسون وتحدثون؟ جلسات دارید؟ این سؤال اول است. بعد وتحدثون؟ آن جلسات را به احادیث ما… خواست بفهماند: مزین می‌كنید؟ قال: نعم! جعلت فداك. قال: إن تلك المجالس أحبها. خوشا به حال آن‌ها كه مجالسشان شد محبوب او. إن تلك المجالس أحبها. وقت مردم را به روزنامه‌ها ضایع و باطل نكنید، به این سیاست‌بافی‌ها خودتان و مردم را سودا نكنید. فقط قرآن، روایات اهل بیت عصمت. إن تلك المجالس أحبها فأحیوا أمرنا[11] .زنده كننده‌ی امر ما باشید، حمال زید و عمرو نشوید. بدبختی ما این است: زندگی را به كسی كه باید سودا كنیم، گم كردیم او را. سزای ما هم این است “وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ” [12]. مجالس باید مشحون باشد به احیاء امر اهل بیت.

 

 

یا فضیل ! فرحم الله… -گفتنش سهل است- فرحم الله من أحیى أمرنا[13]. كسی كه نفس او عالم امكان را به هم می‌زند، یعرف الامام: فی العلم واستجابة الدعوة[14]. همچو كسی به نسبت تحققیه- نه ترقبیه: نفرمود یرحم الله بلكه- فرمود: رحم الله من أحیى أمرنا. چه گفت؟ رحمتی كه او خواست چه رحمتی است؟ قرآن بخوان تا بفهمی گفته‌ی او چه بود: “وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ” . تجلسون وتحدثون؟ حدیث كنید، امر ما را احیاء كنید، فرحم الله من أحیى أمرنا، یا فضیل! من ذكرنا… من ذكرنا أو ذكرنا عنده فخرج من عینه ، چه اندازه؟ به اندازه‌ی بال مگسی، همین اندازه اگر چشمش بر مصائب ما تر بشود، غفر الله ذنوبه ولو كانت أكثر من زبد البحر[15]. آیا چه شده كه این كلمه را فرموده؟ آیا چه اتفاق افتاده؟

 

بشناسید صاحب این ایام را و به مردم بشناسانید. چه كسی است كه تأثر برای او به قدر بال مگسی اگر چشم تر بشود، تمام گناهان همه آمرزیده می‌شود؟ كشف انّی می‌كند كه كار چه كاری بوده.

محمد بن ابی جریر القمی، قال: سمعت أبا الحسن الرضا- كلام امام ششم برهانش این است- قال: سمعت ابا الحسن الرضا یقول لأبی: من زار الحسین بن علی عارفا بحقه كان من محدثی الله فوق عرشه. كه بود، چه كرد كه زائر قبر او می‌شود طرف سخن با خدا فوق عرش خدا؟ ثم قرأ: “إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ، فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیكٍ مُقْتَدِرٍ“[16]. رفتن به زیارت او آن قدم را به مقام عندیت ملیك مقتدر می‌رساند. اگر زائر قبرت، یا ابا عبدالله، عند ملیك مقتدر، آیا خودت با آن سر بریده كجایی؟

قال: قلت لأبی عبد الله: ما لمن زار الحسین؟ قال… روایت معتبر، به سندی كه شیخ انصاری در اعظم مسائل به این سند فتوا می‌دهد. ما لمن زار الحسین؟ قال: كان كمن زار الله فی عرشه. قال: قلت: ما لمن زار احدا منكم؟ قال كمن زار رسول الله[17]. دیگر كمیت بیان لنگ است. كسی كه یكی از شما را زیارت كند، مقام او چیست؟ فرمود: كمن زار رسول الله، اما كسی كه حسین را زیارت كند كمن زار الله فی عرشه.

 

كربلای او شد عرش خدا، زیارت او شد زیارت خدا. افسوس كه ما نفهمیدیم كه بود و چه كرد و آن روز چه شد. این چند كلمه كافی است، همه اهل فضل اید شرح نمی خوا‌هد:

لقد صرع بمصرعك الإسلام، وتعطلت الحدود والأحكام، وأظلمت الأیام، وانكسفت الشمس، وأظلم القمر، واحتبس الغیث والمطر[18]… لا اله الا الله… واهتزّ العرش والسماء، واقشعرت الأرض والبطحاء، فجع… فجع بك الرسول، وازعجت البتول، وطاشت العقول[19]

السلام على من طهره الجلیل، السلام على من افتخر به جبرئیل[20]. یا ابا عبدالله! تو که هستی؟ که بودی چه کردی؟ السلام على من ناغاه فی المهد میكائیل[21]، …السلام على من انتهكت حرمة الاسلام فی إراقة دمه[22].

فنزع الرسول الرداء، وعزاه بك الملائكة والأنبیاء[23]. آن کلمه ای که کمر شکن است این است: وفجعت… وفجعت. فاجعه چیست؟ وفجعت بك أمك… وفجعت بك أمك فاطمة الزهراء[24]

واقیمت علیك المآتم فی أعلا علیین، تلطم علیك فیها الحور العین، وتبكیك السماوات وسكانها، والجبال وخزّانها، والسحاب وأقطارها، والأرض وقیعانها، ومكة وبنیانها، والجنان وولدانها، والبیت والمقام والمشعر الحرام[25]

یا صاحب الزمان! یا صاحب الزمان! تویی صاحب عزا. “وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا” [26]. ای ولی آن خون که گرفت روی دست گفت: بسم الله وبالله وفی سبیل الله وعلی ملة رسول الله، بیا! بیا! بفهمان که بود، بگو چه شد، آن پیراهن غرقه به خون را بر سر دست بلند کن.

امسال از عاشورا تا اربعین دعای فرج را بخوانید، مردم در مجالس بخوانند. صاحب عزا اوست، او باید بیاید امر او را احیا کند.

 

 

 

پی نوشت ها :

[1] و كیست خوشگفتارتر از آن كس كه به سوى خدا دعوت نماید

[2] خون قلب خود ونفس اش را در (راه) تو داد و بذل کرد

[3] سوگند به فجر ، و سوگند به شبهای دهگانه

[4] اى نفس مطمئنّه، خشنود و پسندیده به سوى پروردگارت بازگرد

[5] پس انسان باید بنگرد كه از چه آفریده شده است،

[6] پس انسان باید بنگرد كه از چه آفریده شده است، از آب جهنده‏اى خلق شده، [كه‏] از صُلْبِ مرد و میان استخوانهاى سینه زن بیرون مى‏آید

[7] و شما را صورتگرى كرد پس صورتهاى شما را نیكو نمود

[8] آن گاه آفرینشى دیگر پدید آوردیم. آفرین باد بر خدا كه بهترین آفرینندگان است

[9] خانه هایتان را با تلاوت قرآن روشنایی دهید

[10] قطعاً براى شما از جانب خدا روشنایى و كتابى روشنگر آمده است

[11] چنین مجالسی(که در آن اخبار و احادیث ما گفته شود) دوست می دارم پس امر ما را ( در آن) احیا کنید

[12] و ستمگران را بى‏راه مى‏گذارد، و خدا هر چه بخواهد انجام مى‏دهد

[13] ای فضیل! رحمت خدا باد بر آن کسانی که امر ما را زنده نگه می دارند.

[14] ( دلیل بر امامت): علم و مستجاب الدعا بودن است

[15] ای فضیل! اگر کسی از ما یاد کند یا نزد او از ما یاد شود و در چشمانش به اندازه بال مگسی اشک حلقه زند خدا گناهانش را بیامرزد اگر چه بیش از کف های دریا باشد

[16] در حقیقت، مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرها ، در جایگاه راستین[بهشت جاودان] نزد پادشاهى توانایند

[17] به امام صادق-علیه السلام- گفتم: برای کسی که به زیارت امام حسین برود چیست؟ فرمود:او مانند کسی است که به زیارت خدا به عرش خدا می رود. گفتم: کسی به زیارت یکی دیگر از شما اهل بیت برود برایش چیست؟ فرمود: او مانند کسی است که به زیارت رسول خدا می رود.

[18] (به کشته شدن تو) اسلام  طرح شد واز بین رفت، و حدود و احکام الهی تعطیل و مختل شد، و روزها تاریک و ظلمانی گردید، و خورشید گرفت و تیره شد، و ماه تاریک شد، و ابر و باران حبس گشت،

[19] و عرش خدا و آسمان لرزید، و  بیابان و زمین به لرزه افتاد، پس رسول خدا دردناک گشت، و فاطمه بتول مضطرب و پریشان شد، و عقلها زایل گشت

[20] سلام بر آن كسى كه خدای جلیل او را پاك و مطهّر گردانید، سلام بر آن كسى كه جبرئیل به او مباهات مى نمود

[21] سلام بر آن كسى كه میكائیل در گهواره با او به مسرت تكلّم مى نمود

[22] سلام بر آن كسى كه به ریخته شدن خونش حرمت اسلام شکسته شد

[23] پس (به خبر مصیبت تو) رسول خدا ردا را برافکند ،و فرشتگان و انبیاء او را تسلیت و تعزیت گفتند

[24] و مادرت فاطمه زهرا دردناك شد

[25] و مجالسِ ماتم وسوگوارى براىِ تو در اعلاعلیّین برپا شد ،و حورالعین به جهت تو به سر و صورتشان لطمه زدند ،گریستند بر تو  آسمان ها و ساكنانش ، کوهها و خزاینش ،ابرها و جوانبش ،زمین و فلات هایش، شهرمكّه و پایه هایش ،بهشت ها و جوانانش ،خانه كعبه و مقام ابراهیم و مشعرالحرام

[26] و هر كس مظلوم(بناحقّ و نارو) كشته شود، به ولی(وارث) وى تسلط داده‏ایم  .



منبع :سایت برنا

قال الله سبحانه و تعالی:«و من احسن قولا ممن دعا الی الله»{1}

خانواده آسمانی

نوشته شده توسطعصمت محمدی احمدابادی 1ام آذر, 1390
خانواده آسمانی

خانواده ، كانونی است مقدس كه در سایه پیوند زناشویی دو انسان از دو جنس مخالف پایه گذاری شده و با پیدایش و تولید فرزندان كامل تر می شود. در اسلام برای تشكیل خانواده ، استانداردهایی معرفی شده است . هرقدر اركان تشكیل دهنده خانواده با آن استانداردها منطبق باشند به همان مقدار از شایستگی و برتری برخوردار خواهند بود. از این رو، به طور اجمال می توان گفت خانواده برتر از نظر اسلام ، آن است كه اركان آن شایسته و منطبق با استانداردهای اسلامی باشد، مناسبات و روابطی منطبق با آموزه های دینی بر آنها حاكم باشد، خروجی آن انسانهایی شایسته وموثر در ساخته شدن جامعه ایده آل اسلامی باشد. واما ملاك برتری، از نظر اسلام ، مال و ثروت و مانند آن نیست كه كسی به آنها ببالد. برتری خانواده به انطباق آن با استانداردهای اسلامی و برخورداری از ویژگیهای ارزشی و فضیلتهاست.    

برترین خانواده در اسلام

اسلام ، اهل بیت پیغمبر اكرم (ص ) را به عنوان نمونه ای كامل از خانواده برتر معرفی و صلاحیت الگویی آن را برای جهانیان امضا كرده است . خداوند سبحان این خانواده را از هرگونه رجس و پلیدی مبرا دانسته است . و خلاصه جای جای قرآن از فضایل و ویژگیهای آنان سخن گفته است . این خانواده از پیوند ملكوتی وجود نازنین حضرت علی (ع ) و فاطمه اطهر(س ) تشكیل شده است . علی (ع) و فاطمه (س ) كفو یكدیگرند؛ اگر علی (ع ) نبود فاطمه (ع ) در عالم همتایی نداشت و اگر فاطمه (س ) نبود برای علی (ع ) كفوی نبود. پیوند آن دو در آسمانها و نزد عرشیان برقرار شد و در جمع زمینیان تحقق عینی یافت . رسول خدا(ص ) در جریان ازدواج آن دو وجود عرشی ، آنان را اسوه و الگوی امت خویش خواند و فرمود: زندگی علی (ع ) و فاطمه(س) سراسر الگوست .

در آموزه های اسلامی برای گزینش همسر شایسته بر ویژگی دین و ایمان بسیار تاكید شده است . در خانواده برتر اسلامی ، زن و شوهر هر دو از عقیده و ایمانی خالص برخوردارند.


ویژگیهای خانواده برتر


با توجه به اینكه اهل بیت پیامبراكرم (ص ) از نظر اسلام برترین خانواده شمرده می شوند از تمام ویژگیهای ارزشی و استانداردهای مكتبی به صورتی كامل برخوردارند، باید این خانواده برای همگان الگو قرار گیرند و ویژگیهای آن به عنوان نوك قله و اوج ارزشهای اسلامی مورد توجه باشد و خانواده های اسلامی برای رشد و تعالی خود و دستیابی به زندگی ایده آل و مكتبی همواره ارزشهای نوك قله را مدنظر قرار دهند و تمام حركات و سكنات و جهت گیریهای خود را با آن هماهنگ سازند و تا می توانند در همان سمت و سو حركت كنند و خود را به نوك قله نزدیك سازند. امام علی (ع ) پیروان خود را به اهل بیت و الگوگیری از آنان فرا خوانده ، می فرماید: به اهل بیت پیامبر بنگرید، از آن سمت كه آنها گام برمی دارند منحرف نشوید و قدم به جای قدمشان بگذارید، آنها هرگز شما را از جاده هدایت بیرون نمی برند و به پستی و هلاكت باز نمی گردانند.  با این توضیح ویژگیهای خانواده برتر را از دیدگاه اسلام در محورهای فوق پی می گیریم :    

اصالت خانوادگی

اولین ویژگی خانواده برتر در اسلام ، اصالت خانوادگی و اصل و نسب پاكیزه است . اصلاب ارزشمند پدران و دامنهای مطهر و پاك مادران كه به هیچ گونه پلیدی آلوده نشده اند. چنان كه در زیارتنامه امام حسین (ع ) می خوانیم :” شهادت می دهم كه تو از گوهرهای پاك و از ارحام مطهری . جاهلیت به ناپاكیهایش شما را آلوده نساخت و لباسهای ناپاك خود را بر اندام شما نپوشاند". این ویژگی آنچنان مهم است كه امام حسین (ع ) در جریان دست بیعت ندادن با یزید از آن استفاده می كند “دامنهای پاك و منزهی كه من در آن پرورش یافته ام به من چنین اجازه ای نمی دهند".

ویژگی های نفسانی

1-دین و ایمان : خانواده ای برتر است كه هر كدام از اركان آن از ویژگی دین و ایمان و اعتقادات ناب برخوردار باشد.  در آموزه های اسلامی برای گزینش همسر شایسته بر ویژگی دین و ایمان بسیار تاكید شده است . در خانواده برتر اسلامی ، زن و شوهر هر دو از عقیده و ایمانی خالص برخوردارند. چنانكه در مورد حضرت علی (ع ) و فاطمه (ع ) این گونه است . اگر ایمان جن و انس را روی هم بگذارند به اندازه ایمان علی (ع ) نمی رسد. رسول خدا(ص ) درباره ایمان دخترش فرمود: همانا خداوند تمام وجود دخترم فاطمه را از ایمان و یقین لبریز كرده است .

همسر داری علی (ع )، مدیریت او در خانه و خانواده ، شوهرداری فاطمه (ع )، خانه داری و تربیت فرزند او در عالم نظیر ندارد و تا قیامت برای جهانیان نورافشانی می كند.    

 

 

2-علم و دانش : اركان تشكیل دهنده خانواده برتر از لحاظ علم و آگاهی دارا و ثروتمند هستند. در این خانواده زن افزون بر اطلاعات و آگاهیهای مذهبی به عنوان همسر، مادر، مدیر و كدبانوی خانه از آگاهیهای لازم زندگی برخوردار است . راه و رسم شوهرداری و خانه داری را به خوبی می داند و به وظایفی كه شرع مقدس بردوش او نهاده ، واقف است و از لحاظ رشد عقلی و فكری به درجه ای رسیده است كه نیازی به امر و نهی ندارد. رسول خدا(ص ) می فرماید:  بهترین دختران (برای ازدواج ) كسانی اند كه از عقل و ادب برخوردارند و شما به امر ونهی او نیازی نمی یابی . مرد چنین خانواده ای نیز افزون بر اطلاعات دینی ، به عنوان مدیر و سرپرست خانواده ، شوهر و پدر از آگاهیهای لازم برخوردار است و به وظایفی كه اسلام بر عهده اش نهاده ، به خوبی آشناست .

 

3-معنویت : زن وشوهر در خانواده برتر سرشار از معنویت اند. زندگی آنان صحنه ذكر و یاد خداست . اهل تهجد و شب زنده داری ، تلاوت قرآن ، دعا و مناجات ، راز ونیاز، توبه و استغفار و مانند آن هستند. از حضیض دنیا و خواسته های ناچیز دنیوی فراتر رفته اند و مرغ دلشان به پرواز درآمده و اوج گرفته است . دنیا و مال و ثروت ، جاه و مقام و شهرت و امثال این امور اعتباری سیرابشان نمی كند. پیوند آنها با یكدیگر ذره ای از معنویتشان نكاسته ، بلكه بر توفیقاتشان افزوده است ؛ چرا كه زندگی زناشویی آنان به ارتباط آنها با خدا بیشتر مدد رسانده است . 

رسول خدا(ص ) می فرماید:  بهترین دختران (برای ازدواج ) كسانی اند كه از عقل و ادب برخوردارند و شما به امر ونهی او نیازی نمی یابی .

معنویت امیرمومنان كه زبانزد خاص و عام است . خدا بر سراسر زندگی اش حكومت دارد. تن او در میان زمینیان ، ولی روحش با عرشیان دمخور است .  پیامبر(ص) توصیف می كند: وقتی دخترم فاطمه در محراب عبادت قرار می گیرد، همچون ستاره ای برای ملائكه آسمان می درخشد و خداوند بزرگ به آنان می گوید: ای ملائكه من ! به بهترین بنده من فاطمه بنگرید، او در مقابل من ایستاده و از خوف من تمامی وجودش می لرزد.

 

عرفه از را رسید، غافل نباشیم!

نوشته شده توسطعصمت محمدی احمدابادی 14ام آبان, 1390

 

عرفه، اکسیر شفابخش بر پوست تاول‏زده شب انسان است.

 
با هر کدام از هق‏هق‏هاى عبارات مفاتیح، دست‏هاى استغاثه اشک بالا مى‏رود و روح را مى‏برد تا آن سوى نقش‏هاى جذاب بندگى و رهایى.


در حقیقت، هر دلى که از عرفه بویى برده باشد، صداى چینش خشت‏هاى تکامل را در روح خویش مى‏شنود.


گزافه نیست، اگر بگوییم هر دل به امروز که نقطه شروع سازندگى است،
هزاران تحسین بدهکار است.


از هر مصراع عاشقى‏اش، کتاب‏ها مى‏توان نوشت و انسان‏هایى را از نو مى‏توان ساخت.